دعوای والدین در حضور فرزند مصداق کودکآزاری / کارمندان اورژانس اجتماعی تخصص مددکاری ندارند
پدر مددکاری اجتماعی ایران با بیان اینکه اورژانس اجتماعی اختیار عمل ندارد، گفت: افرادی که در اورژانس اجتماعی کار میکنند، با مدارک غیرمرتبط در آنجا مشغول به کار هستند و مدرک تخصصی مددکار اجتماعی ندارند. مثلا تعداد زیادی از آنها روانشناسها هستند اما تخصصی در مددکاری ندارند.
مصطفی اقلیما پدر مددکاری اجتماعی ایران درگفتو گو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز مقصود از کودکآزاری این است که کودک احساس امنیت نکند. این امینت میتواند امنیت روانی، جسمی، اجتماعی و یا خانودگی باشد. هرکدام از اینها که بر روحیه بچه اثر بگذارد و تفکر کودک را ناراحت کند، کودکآزاری محسوب میشود؛ حتی اگر در حد شوخی باشد، زمانی که باعث آزار کودک شود، به نوعی کودک آزاری است.
سلامت روان کودک بلاگرها در خطر آسیب قرار دارد / لزوم جریمه والدین خاطی
وی افزود: کودکآزاری فقط کتک زدن کودک نیست، هیچکس دوست ندارد کودکی را اذیت کند، پس اگر کسی این کار را انجام میدهد باید ببینیم اشکال کار در کجا است.
اقلیما اظهار کرد: افزایش کودک آزاری در جامعه نشان دهنده افزایش آسیبهای اجتماعی آن جامعه است. زمانی که کسی تحت فشار باشد و نتواند آن مشکل را حل کند نا خودآگاه این فشار روانی را سر هرکسی که بتواند پیاده میکند.
پدر مددکاری اجتماعی ایران عنوان کرد: ما الان با همه نوع کودکآزاری مواجهایم که ناشی از فشارهای اجتماعی است که بر دوش مردم است. مغز انسان طوری است که اگر ۱۰ تا مشکل داشته باشیم، طاقت میآوریم ولی وقتی به یازدهمی میرسد دیگر توان تحمل نداریم و با کوچکترین چیز بهم میریزیم و بر سر هرکسی که زورمان برسد خالی میکنیم. ضعیفترین قشر جامعه کودکان هستند که دفاعی از خود ندارند و شکایت هم نمیتوانند کنند.
وی افزود: آزارهای روحی هزاران برابر بدتر از آزارهای جسمی هستند. زمانی که جسم آسیب میبیند به مرور زمان التیام پیدا میکند ولی وقتی به یک کودک آزار روانی وارد کنیم، آثارش تا آخر عمر در آن کودک باقی میماند. پس کتک زدن کمترین آسیبی است که میتوان به یک کودک وارد کرد. احساس نداشتن امنیت که از آزارهای روحی در کودک ایجاد میشود تا آخر عمر در روان آن کودک باقی میماند.
پدر مددکاری اجتماعی گفت: دعواهای بین زن و شوهر در حضور کودک نیز فشارهای روانی زیادی به کودک وارد میکند که این فشار تا بزرگ سالی در او باقی میماند و منجر به ترس و اطمینان نداشتن به ازدواج میشود. متاسفانه در طی سالهای گذشته کودکآزاری خیلی افزایش پیدا کرده حتی شاید بتوان گفت ۹۰درصد افزایش پیدا کرده است.
اقلیما گفت: کودکآزاری در روستاها کمتر است زیرا در روستاها زندگی سنتی است و اگر کسی چیزی دارد، با آن خوشحال است و اگر هم ندارد، چون همسایهها و فامیلها هم ندارند، این نداشتن باعث ناراحتیشان نمیشود. در روستا زندگیها سادهتر و دغدغهها کمتر است در نتیجه کودکآزاری نیز کمتر میشود ولی در کلان شهرها به دلیل مشکلات تورمی و نداشتن امکانات در خانه، درگیری بین پدرو مادر باعث ایجاد احساس نداشتن اطمینان در کودک میشود که در بزرگسالی نیز جبران نمیشود.
وی در رابطه با کودکآزاری در مدارس گفت: در مدارس نیز کودک آزاری هست و بین کودکان پولدار و فقیر تبعیض قائل میشوند و اگر مشکلی پیش بیاید کودکی که فقیرتر است را مقصر میدانند.
اقلیما در ربطه با عملکرد اورژانس اجتماعی و بهزیستی در این حوزه گفت: اورژانس اجتماعی کاری نمیتواند کند چون امکانات و اختیار عمل ندارد. اورژانس اجتماعی حق ورود به خانهای که در آن آزار صورت گرفته را ندارد و حتی اگر وارد شود و پدر را دستگیر کند، چه کسی نیازهای خانواده را تامین میکند؟ بعد از آزادی این پدر، کودک را بیشتر آزار میدهد. بهزستی برای مراجعه کنندگان خود نیز جا ندارد.
وی افزود: متاسفانه افرادی که در اورژانس اجتماعی کار میکنند، با مدارک غیرمرتبط در آنجا مشغول به کار هستند و مدرک تخصصی مددکار اجتماعی ندارند. مثلا تعداد زیادی از آنها روانشناسها هستند اما تخصصی در مددکاری ندارند. هرکسی باید در حوزه تخصصی خودش کار کند. در مسائل اجتماعی تخصص مهم است چون به زیربنای جامعه آسیب میزند. اگر یک پزشک اشتباه کند، یک نفر آسیب میبیند ولی اگر یک مددکار اشتباه کند، آن شخص به جامعه برگشته و به دیگر اعضای جامعه آسیب میزند ولی ما این را نمیبینیم زیرا که آسیبهای روحیرا نمیشود در کوتاه مدت مشاهده کرد بلکه در بلند مدت خود را نشان میدهند.
وی اظهار کرد: افرادی که در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند، در بزرگسالی به دیگران آسیب میزنند. کسی که به دیگران تجاوز میکند، اگر به گذشتهاش نگاه کنیم، میبینیم که خوش نیز مورد تجاوز قرار گرفته است. نمیشود گفت این صد در صد است ولی بیشتر بچههایی که در خانواده معتاد بزرگ میشوند در بزرگسالی گرفتار اعتیاد میشوند.
پدر مددکاری در رابطه با کوکآزاری در خانواههای مرفه گفت: در خانوادههای مرفه که از نظر مالی تامین هستند پدرو مادر کارهای زیادی دارند و نمیتوانند برای فرزند خود وقت بگذارند و این میشود که حتی با وجود امکانات و پرستاران نیز از مهر پدر و مادر بیبهره میماند.